اخبار

در میزگرد شفقنا مطرح شد؛ نصیری: مساله«سواد رسانه ای» به یک واژه دم دستی تبدیل شده است/شاه حسینی:باید زیرساخت های«سواد رسانه ای»را فراهم کنیم

به گزارش روابط عمومی باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه ای یونسکو ایران، همزمان با هفته جهانی سواد رسانه‌ ای بار دیگر ضرورت افزایش سواد رسانه ای بر سر زبان ها افتاد. در این سال ها با توجه به انتشار شایعات و قوت گرفتن اخبار فیک نیوز، نیاز به سواد رسانه ای برای آموزش تفکر انتقادی و تشخیص اخبار درست اهمیت مضاعف پیدا کرده است. در همین راستا شفقنا رسانه با همکاری باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه ای یونسکو ایران، در میزگردی با عنوان «تفکر انتقادی و کلیک عاقلانه راهکار مقابله با اخبار جعلی» به بررسی شعارهای امسال هفته جهانی سواد رسانه‌ ای با حضور معصومه نصیری دبیر کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه ای یونسکو ایران و وحیده شاه حسینی دبیر گروه مطالعات کودک و پژوهشگر حوزه سواد رسانه پرداخت.

با توهم دانایی روبرو هستیم

در ابتدای این میزگرد شاه حسینی با اشاره به اینکه در سال های اخیر تلاش جدی برای افزایش و فرهنگسازی سواد رسانه صورت نگرفته،  می گوید: در این چند سال اخیر ما بیشتر بر روی اطلاعات رسانه ای کار کردیم نه سواد رسانه ای. گویا یک رقابتی بر سر این اطلاعات وجود دارد که هر چه زودتر این اطلاعات به مخاطب برسد، در حالیکه خروجی اطلاعات هیچگاه سواد نیست. با توجه به اینکه روی اطلاعات رسانه ای بیشتر کار شده، نوعی توهم دانایی ایجاد شده و این بسیار خطرناک است.

او ادامه می دهد: در واقع دلیل این اتفاق بی توجهی به زیرساخت های سواد بوده است. برای هر سوادی زیرساخت هایی چون مبانی تفکری و مراحلی وجود دارد تا افراد به آن سواد استاندارد و اصولی دست پیدا کنند. مهم ترین مساله در حوزه سواد رسانه ای این است که مخاطب ما تفکر انتقادی ندارد. در اینجا هم خود تفکر انتقادی با یک تعریف درست در عمل روبرو نیست. یعنی ما در مقالات علمی شاید به کرات به معنای درست این واژه اشاره کنیم، اما در عمل نه خبری از تجزیه و تحلیل است و نه استنتاج. البته پیش نیاز همه اینها درک مطلب است و امروز یکی از بزرگترین مشکل مخاطب ما درک مطلب از پیام یک رسانه است.

این فعال رسانه ای با تاکید بر اهمیت تفکر انتقادی می گوید: در واقع مشکل درک مطلب به این مساله برمی گردد که فرستنده پیامی می فرستد ولی گیرنده به طرز دیگری مطلب را دریافت می کند به خاطر پیش فرض هایی که دارد و از طرفی به علت شکل نگرفتن زبان مشترک بین فرستنده و گیرنده باز هم مطلب به خوبی درک نمی شود. رسانه باید به سمت هدایت کردن مخاطب به سمت تفکر انتقادی و تفکر تحلیلی برود.

اقناع مخاطب امروزی به راحتی امکان پذیر نیست

در ادامه این میزگرد نصیری به اقناع مخاطب اشاره می کند و می گوید: امروزه دیگر اقناع مخاطب به راحتی اتفاق نمی افتد. بارها در حوزه های مختلف این اتفاق افتاده که برای مخاطبی که دارای تفکر انتقادی بوده فکت هایی ارسال شده اما چون ذهنیت و تفکر اصلی او در تعارض با این اطلاعات است، مخاطب سعی در پذیرش و ارسال اخبار درست ندارد و به شایعات و اخبار جعلی دامن می زند.

او توضیح می دهد: امروزه اگر مخاطب در مواجهه با اخبار درست هم قرار بگیرد، یک ایستادگی ذهنی و مقاومت ذهنی دارد، برای اینکه آن فکت ها را هم نپذیرد. در بسیاری از رویدادها، مخاطب تمایل دارد انگاره های ذهنی خودش، ولو اینکه حقیقت هم نداشته باشد، تایید بشود. به همین خاطر سراغ رسانه و اخباری می رود که آن انگاره و اخبار را تقویت و تأیید کند.

این مدرس دانشگاه با اشاره به ویژگی های مخاطبان امروزی بیان می کند: امروزه با گونه ای از مخاطب روبرو ایم که بنا به دلایل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دچار مقاومت جدی ذهنی شده است. متاسفانه در این عصر تجزیه و تحلیل و طرح سوالات برای مخاطب در جهت راستی آزمایی یک اتفاق و پرورش و تقویت سواد رسانه ای اش اتفاق نمی افتاد.

سواد رسانه ای یک مهارت و دانش مستمر باشد

نصیری ادامه می دهد: البته مقاومت مخاطب بخشی از مساله است. بخش دیگر به عملکرد رسانه ها و مسئولان بستگی دارد که بسیار تعیین کننده است. پس سواد رسانه علاوه بر اینکه یک دانش است یک مهارت هم هست.

او با اشاره به نگاه مسئولان به سواد رسانه ای تشریح می کند: متاسفانه در اغلب موارد به سواد رسانه ای به عنوان یک مهارت مقطعی و در هنگام بحران نگاه می شود و در آن هنگام همه هشدارها و تذکرها درباره ضرورت افزایش سواد رسانه ای فعال می شود. همین نگاه باعث می شود تا سواد رسانه به یک واژه دم دستی تبدیل شود و زمانی هم که به مخاطب می گوییم سواد رسانه ای داشته باش، قطعا نگاه خوبی به این سواد نخواهد داشت و به مثابه فیلترینگ به آن نگاه می کند.

شاه حسینی هم با تایید صحبت های نصیری  به تفکیک زمان قبل از بحران و زمان بحران برای سواد رسانه ای اشاره می کند و می گوید: قطعا در زمان بحران ما نمی توانیم از سواد رسانه ای و تفکیک اخبار درست از جعلی برای مخاطب صحبت کنیم، چرا که آن حب و بغض قبل از بحران در مخاطب نسبت به یک رویداد شکل گرفته است.

او ادامه می دهد: ما سالیانه همایش و جلسات زیادی درباره سواد رسانه ای برگزار می کنیم،  اما شاهدیم خروجی این جلسات تاثیری در آموزش و کیفیت سواد رسانه ای مخاطب و افکار عمومی نداشته است ولو اینکه تعداد این همایش ها بسیار زیاد است. حتی بسیاری از سیاست گذاران ما هم فاقد این سواد هستند و در بحران ها پیام ها و عملکردی دارند که کاملا خطاست و نشان از خلأ سواد رسانه ای آنهاست.

عملکرد قابل قبولی در زمان قبل از بحران نداریم 

نصیری هم در تکمیل صحبت های شاه حسینی بر اقدامات لازم و رسانه ای قبل از بحران تاکید می کند و می گوید: ما در این سال ها شاهد حوادث بسیاری در سطح جامعه بودیم که همگی گواه آموزش قبل از بحران را می دهند. یکی از اشکالات اساسی ما در زمان بحران این است که خود بحران را پوشش کامل می دهیم اما قبل و بعد از بحران را رها می کنیم.

این فعال رسانه ای تاکید می کند: یک مسئول حتما باید سواد رسانه‌ای داشته باشد چرا که خلأ این سواد در بسیاری از موارد و بحران ها باعث شدت گرفتن بحران ها می شود و این را می توان از اظهار نظرهای متناقض و کج فهمی های آنان از یک رویداد فهمید. در تمام این سال ها متاسفانه مسئولان ما درک درستی از واژه گزینی هایشان ندارند و کنشگری رسانه ای اصولی هم ندارند که متوجه اثرات پیام و رفتار رسانه ای خود بر افکار عمومی بشوند. در همین راستا، یکی از آرزوهای من این است که رسانه، مسئولی را که سواد لازم را ندارد، بایکوت خبری کند.

نصیری معتقد است بخشی از جریان سازی رسانه ای خارج از کشور بر روی همین نداشتن سواد رسانه ای مسئولان است.

مخاطب شناسی یک اصل مهم برای سیاستگذار فرهنگی باشد

به گزارش شفقنا رسانه، در ادامه این میزگرد شاه حسینی درباره اهمیت مخاطب شناسی برای رسانه ها توضیح می دهد: ما مجموعه نشستی درباره تمایل نوجوانان به محصولات رسانه ای کره ای برگزار کردیم و به بررسی دلایل علاقه وافر نوجوانان به محصولات رسانه ای کره ای پرداختیم که بازخوردهای جالبی داشت و مهم ترین پیامش این بود که نوجوان ایرانی در رسانه خود جذابیت پیدا نکرده بود و به دنبال حال خوب خود در محصولات دیگر کشورها بود. از طرفی کشور کره هم این نیاز و علاقه و تمایل را درک کرده بود به همین خاطر محصولات خود را با هدف می ساخت.

او ادامه می دهد:  در این بررسی ها وقتی از نوجوان سوال می پرسیدیم که چرا سمت محصولات رسانه ای کره ای رفته، اعلام می کرد که محصولات ایرانی را دوست ندارد. از طرفی دیگر برخی دوستان به ما می گفتند این جلسات و بررسی ها را برگزار نکنید چرا که باعث ترویج محصولات رسانه ای کره ای می شوید. در حالیکه در واقعیت ترویج اتفاق افتاده بود.  پس تا زمانیکه ما مخاطب خود را نشناسیم، نمی توانیم محصول رسانه ای درخوری برایش تولید کنیم. در واقع زمانیکه شناخت دقیقی از سن و اقتضائات و نیازهای مخاطب نداریم، طبیعتا عملکرد رسانه ای ما اثر عکس خواهد داشت و مخاطب جذب رسانه های دیگر می شود.

نصیری در ادامه صحبت های شاه حسینی نادیده گرفتن واقعیت های رسانه ای را مساله ای بسیار مهم و تاثیر گذار ارزیابی می کند و می گوید: یک زمانی که سونامی ایدز در کشور بود، همه می گفتند این اخبار را برجسته نکنید و به آن نپردازید. در واقع این نپرداختن باعث شد تا نیروهای لازم برای پیگیری و آموزش این بیماری در نظر نگیریم که امروزه با موج زیادی از این بیماری و افزایش آن روبرو شدیم. الان هم چالش ها و آسیب های حوزه رسانه ای را اگر به حاشیه ببریم و به عنوان یک اصل به آن نگاه نکنیم، طبیعتا تبعات این مساله به خودمان برمی گردد.

شاه حسینی در ادامه به تشریح جزییات و مولفه های مهم در سواد رسانه ای می پردازد و می گوید: در سواد رسانه ای با سه گام روبرو ایم. گام اول دسترسی، گام دوم تجزیه و تحلیل و گام سوم تولید است. ما در همان ابتدا دسترسی مخاطب را دچار مشکل کرده ایم.

رسانه های ما با ادبیات اقناعی غریبه اند

نصیری با انتقاد از عملکرد رسانه ها در بخش مخاطب شناسی و تولید محتوا و زمان شناسی درست برای ارسال پیام، می گوید: مشکل این است که رسانه ما نه می داند که باید چه چیزی به مخاطب بگوید، نه زمان را می شناسیم و نه مخاطب را. علاوه بر آن با ادبیات اقناعی هم آشنا نیستیم. به عبارتی نمی دانیم به مخاطب چه بگوییم تا احساس نکند که می خواهیم ایدئولوژی خود را در مغز او تزریق کنیم که مانند ما فکر کند.

شاه حسینی در ادامه می گوید: علاوه بر آن معمولا کارها سفارشی شده و ما شاهد کار عمیق و دامنه دار نیستیم طبیعتا کارهایی که عمیق نیستند تاثیری بر روی مخاطب نمی گذارند و صرفاً ما در آخر سال تنها رزومه جمع کرده ایم.

نصیری هم با اشاره به یکی از بیانات رهبری می گوید: ایشان جمله خیلی مهمی دارند و به مسئولان تاکید می کنند که من از شما موضع فعال نمی خواهم بلکه موضع موفق می خواهم. الان ارگان های زیادی با بودجه های بالایی دست به کار شده اند تا بتوانیم جریان رسانه ای ایجاد کنیم که جریان رسانه ای طرف مقابل را تا حدودی خنثی کنیم. آیا با این همه ارگان و بودجه موضع موفق داشته ایم؟ طبیعتاً جواب خیر است و تنها موضع فعال داشتیم. به عبارتی اکثر ارگان ها وارد کار شده اند و بیانیه می دهند. در حوزه افکار عمومی هیچ توفیقی نمی بینیم و حتی ممکن است افرادی که در کنار ما ایستاده بودند به دلیل این مدل تولید و ادبیاتمان در جبهه مقابل ما بایستند. مسئولی که سواد رسانه ای ندارد و نمی داند که صحبت ها و زبان بدنش چه اثری بر روی مخاطب می گذارد، علاوه بر آن موضع تاسف و همراهی با افکار عمومی را هم ندارد. با همه این اوصاف من به عنوان یک مسئول باید بدانم که چگونه موضع گیری و اقدام داشته باشم تا چنین اتفاقاتی نیفتد.

شاه حسینی در ادامه می گوید: البته اینکه گفته می شود موضع موفق نداریم به این معنی نیست که کسی موفق نبوده است. بلکه هستند افرادی که در حد خودشان اقدامات مثبت و موثری هرچند کوچک در حوزه سواد رسانه ای انجام داده اند. بنابراین وقتی درباره نداشتن سواد رسانه ای در مخاطب صحبت می کنیم به معنی این نیست که عموم جامعه سواد رسانه ای ندارند بلکه بدین معنی است که سواد رسانه ای یک طیف است و مخاطبان در صف های خاصی از میزان سواد رسانه ای هستند. علاوه بر آن انتظار ما مبنی بر اینکه همه افراد جامعه متفکر باشند، برآورده نشده است.

با این حال آیا تداوم انتقال درست و دقیق اطلاعات و عدم سانسور از سوی رسانه و مسئول می تواند در تشخیص اخبار جعلی توسط مخاطب نقش داشته باشد؟ شاه حسینی پاسخ می دهد: باید تفاوت بین سلیقه و عقیده مشخص شود. مخاطب الان بخصوص قشر نوجوان قبول ندارد که دیگران برای او تصمیم بگیرند.

نصیری هم با اشاره به فعالیت مسئولان در توییتر و تبعات آن بر اعتماد مخاطب و ایجاد یک دو گانگی  برای افکار عمومی می گوید: خیلی از مسئولان در توییتری که فیلتر شده است، با این بهانه که می خواهیم جهانیان صدایمان را بشنوند فعالیت می کنند و دریغ از یک توییت انگلیسی. این یک تبعیض در حق مردم عادی و مسئولان محسوب می شود. این تبعیض چنین پیامی را منتقل می کند که من به عنوان مسئول قانون وضع می کنم ولی خودم به آن پایبند نیستم. الان هم با فیلتر شدن اینستاگرام و تلگرام همچنان شاهد فعالیت رسانه های رسمی، دولتی  و مسئولان هستیم این درحالی است که در کشورهایی مثل آلمان وقتی پلتفرمی فیلتر می شود برای همه فیلتر می شود نه فقط عده خاصی. مخاطب تفاوت حرف و عمل مسئول و یا حتی رسانه را متوجه می شود و وقتی این فاصله زیاد باشد دیگر به آن رسانه یا مسئول اعتماد نمی کند.

اما مهمترین تبعات مجهز نشدن مخاطب به سواد رسانه ای چیست؟ شاه حسینی توضیح می دهد: وقتی سواد رسانه ای نباشد طبیعتاً مخاطب به هر پیام رسانه ای اعتماد می کند و دچار تعارض می شود.

بررسی مدل کنشگری افراد در شبکه های اجتماعی

نصیری هم درباره ارزیابی کنشگری مخاطب می گوید: اگر بخواهیم افراد را رفتار شناسی کنیم و به میزان تسلط در گفتگوی آن ها پی ببریم، بهترین کار بررسی مدل کنشگری افراد در شبکه های اجتماعی است.

یکی از محورهای این میزگرد آسیب شناسی آموزش های سواد رسانه ای بود در همین رابطه شاه حسینی با تاکید بر اینکه آموزش سواد رسانه ای ما دچار اشکال است، می گوید: بسیاری از افرادی که سواد رسانه ای را آموزش می دهند خودشان هم بر آن تسلط ندارند. مگر می شود یک شبه و یا در چند جلسه کسی را مجهز به سواد  رسانه ای کرد؟ مگر سواد رسانه ای یک شبه و با دو کارگاه اتفاق می افتد؟

نصیری هم با انتقاد به شیوه های تدریس در این حوزه می گوید: افرادی که در این حوزه آموزش می دهند دچار نوعی ایستایی می شوند در حالی که سواد رسانه ای یک قطار در حال حرکت است. علاوه بر آن شیوه های تدریس ما در این حوزه قدیمی شده اند. رسانه تاثیراتی دارد که در سواد رسانه ای، فرد باید خود را مخاطب فرهیخته ای بداند که نمی خواهد بازیچه باشد.

شاه حسینی در ادامه به اهمیت امنیت روانی در مباحث سواد رسانه ای اشاره می کند و بیان می کند: وقتی مسئول رسانه ای ما فاقد سواد رسانه ای لازم باشد به امنیت روانی مخاطب توجه نمی کند، اخبار و پیام های رسانه ای را به مخاطب منتقل می کند و سبب تنش و اضطراب می شود.

ما با جریانات رسانه ای قوی و جدی مواجه ایم

نصیری در جمعبندی صحبت های خود می گوید: نگاه فصلی در حوزه توانمندسازی مخاطب، آسیب بزرگی است توانمند کردن مخاطب یک مسیر است و نمی توان فقط در یک نقطه ای اقدام به توانمند کردن مخاطب کرد. باید از قبل یکسری کارها انجام شده باشد و مخاطب از قبل رها و واگذار به یک رسانه دیگر نشده باشد تا در بزنگاه های حساس از او توقع رفتار هوشمندانه داشته باشیم. ما باید ببینیم چه چیزی کاشته ایم که می خواهیم الان برداشت کنیم. و این کار هیچ مسیر دیگری غیر آموزش درست، اصولی، صحیح و مبتنی بر استاندارد ندارد. باید آموزش سواد رسانه ای را از نگاه سلیقه ای، ارگانی و سیستمی رها کنیم و مسئله مهارت افزایی در سه ساحت مردم، مسئولان و رسانه مورد توجه جدی قرار بگیرد تا در رخدادهای بعدی غافلگیر نشویم.

او ادامه می دهد: ما با جریانات رسانه ای قوی و جدی مواجه هستیم که حوزه علوم شناختی را می شناسند و می دانند چگونه نبردهای شناختی را طراحی کنند و علاوه بر آن بر جنگ رسانه ای و روایت ها تسلط دارند. برای موفق شدن باید هماوردی کنیم. اینکه فقط دفاع ناقص و قابل نقض بکنیم تنها حوزه افکار عمومی و سرمایه اجتماعی ما در حوزه رسانه را از ما می گیرد و مخاطبان را تحویل جایی می دهد که نمی پسندیم و برون داد آن برای ما خوشایند نخواهد بود.

شاه حسینی هم در پایان می گوید: نیازمند برقراری یک اتحاد بین افراد دغدغه مند در این حوزه و به رسمیت پذیرفتن تفکرهای مختلف هستیم تا یک برنامه ریزی علمی و عملی در این حوزه اتفاق بیافتد.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا