والدگری دیجیتال و نجات نسل Z از چالشهای رسانه
در عصر دیجیتال والدگری رسانهای برای حفظ سلامت روانی و اجتماعی فرزندان در برابر سیل محتواهای رسانهای یک ضرورت غیرقابلانکار است. چگونه میتوان از شکاف بین نسل والدین و کودکان، پلی از درک و همراهی ساخت؟
خبرگزاری فارس – گروه رسانه: در عصر دیجیتال والدگری رسانهای برای حفظ سلامت روانی و اجتماعی فرزندان در برابر سیل محتواهای رسانهای یک ضرورت غیرقابلانکار است. چگونه میتوان از شکاف بین نسل والدین و کودکان، پلی از درک و همراهی ساخت؟ مصرف رسانهای خانواده بهعنوان هستهٔ مرکزی جامعه چگونه باید باشد؟ فرزندان از چه سنی باید آموزش سواد رسانهای ببینند؟ والدگری رسانهای شامل چه موضوعاتی میشود؟دکتر «معصومه نصیری» کارشناس و مدرس سواد رسانه، رئیس اندیشکدهٔ «عصر هوشمندی» و دبیرکل باشگاه مدیریت رسانه و توسعهٔ سواد رسانهای یونسکو ایران، پاسخ میدهد.
سواد رسانهای یعنی مواجههٔ هوشمندانه با رسانه
سواد رسانهای تعاریف مختلفی اعم از تجربی و دانشگاهی دارد. اما بهطورکلی سواد رسانهای به دانش و مهارتی اطلاق میشود که میتواند به مخاطب کمک کند که رفتار دقیقتر، صحیحتر و سنجیدهتری را نسبت به رسانه و محتوای رسانهای در پیش بگیرد.در واقع فرد باید بتواند با تفکر انتقادی مبتنی بر تقویت مهارتهای تجزیه و تحلیل و با در نظر گرفتن سود و فایدهٔ استفاده از رسانه و درک ضررهای آن، با نگاه واقعبینانه به رسانه، تعامل و کنشگری مناسب رسانهای را اتخاذ کند، لایههای مختلف پیام را بفهمد و بشناسد، و بتواند مصرفکنندهٔ هوشمند فضای رسانهای باشد. به این تعریف چندجانبه «سواد رسانهای» میگوییم.پس مخاطب باید بتواند هوشمندانه، فعالانه و واقعبینانه با محتوای رسانهای و حتی خود رسانهها مواجهه داشته باشد.
خانواده در خط مقدم سواد رسانهای
خانواده اولین جامعهای که انسان در آن قرار میگیرد و بهعنوان سکوی رشد و بالندگی انسان در آموزش، الگوسازی و تربیت او نقش ویژهای دارد. بنابراین هر آموزشی اگر از خانواده و در سنین کودکی آغاز شود، تأثیر بیشتری در شخصیت و رفتار فرد خواهد داشت. از جمله سواد رسانهای که با والدگری رسانهای در خانواده آغاز میشود.سواد رسانهای خانواده، خط مقدم آموزش سواد رسانهای و فهم سواد رسانهای در جامعه است. دکتر «معصومه نصیری» کارشناس و مدرس رسانه در این باره میگوید «الگوی مصرف رسانهای و رژیم مصرف رسانهای از خانواده به فرزندان منتقل میشود. در واقع خانواده نقش زیادی در این الگوی مصرف و تعیین آن، و در ساخت ذائقهٔ فرزندان برای استفاده از رسانه دارد. بنابراین بحث والدگری رسانهای به مفهوم درک مختصات فضای رسانهای رسانههای نوین است و اینکه فرزندان چه نیازهایی دارند و والدین مبتنی بر این فضا چه سمت و سویی را باید در حوزهٔ تربیت اتخاذ کنند.»
مهاجران دیجیتال؛ به دنیای بومیان دیجیتال خوش آمدید!
در دنیای امروز ما با نسلهای مختلف آلفا، زد و… مواجه هستیم که فاصلهٔ دیجیتال و شکاف دیجیتال آنها با پدر و مادر خود بسیار زیاد است. یعنی اطلاعات آنها دربارهٔ کاربری فضای مجازی و رسانههای دیجیتال گاهی بسیار بیشتر از والدینشان است. حتی در محیط مدرسه با اولیای مدرسه، یعنی معلم و مدیر مدرسه نیز فاصلهٔ دیجیتال زیادی دارند. به این بزرگسالان «مهاجران دیجیتال» و به فرزندان نسل زد و آلفا و… «بومیان فضای دیجیتال» میگویند.شکاف آگاهی دیجیتال بین مهاجران و بومیان این فضا، باعث میشود والدگری رسانهای تحتتأثیر قرار بگیرد. در اینجا اصل «همراهی» مطرح میشود. یعنی والدگری رسانهای بهگونهای باید از رفتار منطبق با درک شرایط کودکان اتخاذ شود.نصیری دربارهٔ والدگری دیجیتال میگوید «والدگری دیجیتال یعنی درک بین مختصات ذهنی مهاجران دیجیتال و بومیهای فضای دیجیتال. والدین باید اطلاعات و آگاهی خود را بهروزرسانی کنند تا این شکاف دیجیتال و آگاهی، مانع همراهی دقیق آنها با فرزندشان در فضای رسانهای نشود و از فهم مختصات ذهنی کودک و نوجوانشان در فضای رسانهای عقب نمانند.»
ترس مشترک والدین دنیا، مواجههٔ فرزند با هرزهنگاری
هرچقدر هم والدین آگاهی خود را دربارهٔ فضای رسانههای نوین افزایش دهند، نمیتوانند بدون مراقبت و نظارت جدی و دقیق بر رفتار دیجیتال فرزندشان، او را از خطرات و آسیبهای این فضا حفظ کنند. چهبسا میتوان گفت هر قدر آگاهی والدین دربارهٔ فضای رسانهای امروز بیشتر میشود، نگرانی آنها از آسیب رسیدن به فرزندان در این فضا هم افزایش پیدا میکند.ضمن اینکه امروز افراد از سنین بسیار کم با رسانههای مختلف مواجه میشوند. بنابراین دغدغههای والدین در عصر رسانه با نسلهای قبل بسیار متفاوت است.نصیری دربارهٔ این دغدغهها که در همهٔ دنیا وجود دارد میگوید «کشورهای مختلف نگاههای متفاوتی به این موضوع دارند. اما دغدغهٔ واحد و مشترک، قرار گرفتن کودک و نوجوان در معرض محتواهایی است که به لحاظ فیزیولوژیک و روانشناختی، هنوز برای او زود است که در معرض آن قرار بگیرد. برخی کشورها دغدغههای جدیتری هم دارند. مثل اینکه این میزان استفاده یا حتی مدل استفاده از فضای دیجیتال و فضای رسانهای چگونه باعث میشود رشد مهارتهای ارتباطی کودک متوقف شود و تحتتأثیر قرار بگیرد. به هر حال دغدغهٔ والدین در کشورهای مختلف دنیا بهصورت مشترک، ترس از مواجههٔ فرزندشان با هرزهنگاریها و قرار گرفتن در برابر محتواهای دارای ردهبندی سنی است و اینکه کودک در معرض محتوایی قرار بگیرد که متناسب با سن او نیست.»
همانطور که اشاره شد این حجم از قرار گرفتن در فضای رسانهای و استفاده از ابزارهای هوشمند باعث میشود مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مسئله و بسیاری مهارتهای دیگر در کودک مخدوش شود یا کودک آنها را بهدرستی فرا نگیرد. چون کودکان و نوجوانان نسل آیندهٔ کشورها هستند، این مسئله باعث میشود آنها نتوانند امورات خود رو اداره کنند و بنابراین رو به ضعف میروند.
الزامات والدگری هم در عصر رسانه تغییر کرده
وقتی در خانواده عناصری با میزان اثرگذاری بالا وارد میشود که تا پیش از آن نبوده، الزامات و مختصات والدگری را هم دستخوش تغییراتی میکند که تا پیش از آن لازم نبوده است. نمونهاش همین ورود پرقدرت و پرحجم رسانه به دنیای کوچک خانواده که والدگری را بهشدت دچار تغییر کرده است.به اعتقاد نصیری «در عصر غلبهٔ رسانه و همهگیری و همهجایی محتوای رسانهای، والدگری در این عصر بهشدت تغییر کرده است. همانطور که اشاره کردیم فاصله و شکاف میان اطلاعات و آگاهیهایی که کودکان و نوجوانان دارند با اطلاعات و آگاهیهای والدینشان، یعنی شکاف بین بومیان و مهاجران فضای رسانه و دیجیتال، و اینکه این فضا با سرعت مضاعفی در حال تغییر و حرکت رو به جلو است، نکتهٔ بسیار مهمی است. امروز بسیاری از کودکان و نوجوانان جهانبینی، دوستیابی، ارزیابی و فهم خود از محیط پیرامونشان را در همین فضا کسب میکنند. این نقطهای است که تغییرات، خود را نشان میدهند. یعنی والدین مدلی از فهم رسانهای را دارند که ممکن است با آن کارکردهایی که کودک و نوجوان الان به هر طریقی دارند از رسانه میگیرند و استفادهای که از آن میکنند فاصله داشته باشد.»
آمادگی مواجهه با خطاهای فرزند در فضای دیجتال را داشته باشید
پس همانطور که گفتیم تغییرات متعددی در فضای رسانهای ایجاد شده است. حتی جرایم مختلفی مبتنی بر فضای سایبری شکل گرفته است. فهم متفاوت و در واقع پیچیده و چندلایه از فضای رسانهای شکل گرفته که طبیعتاً این تغییرات، الزامات مواجههٔ هوشمندانه خاصی هم دارد.این مدرس رسانه بعضی از الزامات والدگری رسانهای در دنیای امروز را اینگونه برمیشمارد «والدین باید مؤلفههای سواد رسانهای را به کودک و نوجوان خود منتقل کنند. والدین باید در ایجاد ذائقهٔ صحیح کودکان و نوجوانان به آنها کمک کنند. باید دربارهٔ حفظ حریم خصوصی در مواجهه با غریبهها در فضای دیجیتال، و هر مراقبتی که نیاز است توسط کودک و نوجوان در این رابطه صورت بگیرد با فرزندان خود صحبت کنند. والدین باید دانش و توانمندی خودشان و فرزندانشان را در این فضا ارتقا بدهند. و بسیاری الزامات دیگر.»در عین حال والدین باید آمادگی مواجهه با خطاها یا اشتباهاتی را که فرزندانشان در فضای دیجیتال مرتکب میشوند، داشته باشند. این نکتهٔ بسیار مهمی است که نصیری بر آن تأکید دارد «هر گونه برخورد هیجانی و مبتنی بر خشونت یا خشم در مواجهه با خطاهای احتمالی فرزندان به معنی سپردن آنها به دست غریبههای فضای رسانهای است. بنابراین یکی از مهمترین الزامات والدگری رسانهای، افزایش دانش، افزایش مهارت، افزایش صبر در مواجهه با خطاهای کودکان و نوجوانان، اصل همراهی و این است که شما کشفکنندهٔ مختصات فکری و محیطزیست مجازی فرزندتان باشید.»
سن مناسب برای حضور فرزندان در فضای مجازی
نکتهٔ مهمی که دربارهٔ سن استفاده از فضای مجازی برای فرزندان وجود دارد، این است که این سن به طور غیرمنطقی و بیضابطه بعد از همهگیری کرونا تغییر کرده است!البته خانوادهها الزامی به تبعیت از این تغییر ندارند و بهتر است به طور معقول و هوشمندانه بر این جبر محیطی غلبه کنند تا مختصات صحیح استفاده از فضای مجازی را برای فرزندشان بر هم نزنند.نصیری دربارهٔ سن مناسب استفاده از فضای مجازی میگوید «قاعدهٔ جهانی قبل از کرونا این بود که کودک و نوجوان در سنین کمتر از ۱۳ سال با همراهی والدین از فضای مجازی استفاده کنند. اما فضای کرونا که باعث گسترش آموزشهای آنلاین و استفادهٔ گسترده از فضای مجازی توسط کودک و نوجوان شد، کار را متفاوت و البته اندکی سخت کرد. بنابراین طبق قاعده، سن مناسب برای حضور فرزندان در فضای مجازی بالای ۱۵ یا ۱۶ سال است، آن هم با مراقبتها، همراهیها و نظارتهای والدین. اما این قاعده به جهت فضاهای مختلفی که ایجاد شده کمی تفاوت کرده که نکتهٔ بسیار مهمی است. اما به هر حال ما نباید به این جبر محیطی و تغییراتی که میتواند در مختصات صحیح ایجاد کند، تن بدهیم.»
کلید اصلی مدیریت مصرف رسانه برای کودک و نوجوان
فرزند ما نگاه نمیکند که به او چه میگوییم. نگاه میکند که ما چگونه رفتار میکنیم. این یک قاعدهٔ کلی و طلایی در تربیت فرزند است. در واقع فرزند ما آنطوری نمیشود که ما میگوییم؛ بلکه طوری میشود که ما هستیم! در سواد رسانهای و مصرف رسانه هم همین قاعده برقرار است.نصیری هم با اشاره به این قاعده میگوید «نکتهٔ مهم این است که در حوزهٔ مصرف رسانهای بچهها به مدل رفتار رسانهای پدر و مادر خود نگاه میکنند. وقتی که والدین دربارهٔ حریم خصوصی و عدم انتشار محتواهای مختلف به فرزندان خود تذکر میدهند، اما در فضای جدی و عینی کودک یا نوجوان میبیند که خودشان از میز غذا و خیلی از اتفاقات و مسائلی که در روز طی میکنند عکس میگیرند و در فضای مجازی منتشر میکنند، این تناقض و این تفاوت بین آنچه که میگویند و آنچه که رفتار میکنند باعث میشود فرزندان نصیحتهای شفاهی والدین را جدی نگیرند. پس ساماندهی مصرف رسانهای کودک و نوجوان مبتنی بر اعمال والدین است، نه صحبتها و نصیحتهای والدین.»بنابراین کلید اصلی در مدیریت رفتار و مصرف رسانهای فرزندان این است که ابتدا والدین باید بتوانند مصرفکنندگان هوشمند و دقیقتری باشند. نصیری میگوید «والدین حتی اگر برای اوقات فراغت و پر کردن آن از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی استفاده میکنند، باید بتوانند این مصرف را کنترل کنند و فعالیتهای واقعی و غیرمجازی را جایگزین فعالیتهای مجازی کنند.»
فعالیتهای واقعی و جذاب را جایگزین مصرف رسانه کنید
یکی از مسائل مهمی که گاهی باعث میشود والدین عطای مدیریت مصرف رسانه برای فرزندشان را به لقای آن ببخشند، این است که در بعضی مواقع این مدیریت به محرومیت کودک یا نوجوان از استفاده از رسانه میانجامد و بین کودک و والد فاصله میاندازد یا دلخوری ایجاد میکند. ضمن اینکه قرار نیست فرزند به طور کلی از مصرف رسانه محروم شود، بلکه ضروری است که با نحوهٔ مواجههٔ هوشمندانه و استفادهٔ نقادانه از آن آموزش ببیند و الزامات آن را بیاموزد.بنابراین باید نحوهٔ مصرف رسانه برای کودک و نوجوان مدیریت شود و فعالیتهای جایگزین هم تدارک دیده شود تا فرزند بتواند بین آنها دست به انتخاب بزند.نصیری در این باره میگوید «باید چند دسته فعالیت برای کودک و نوجوان تعریف شود؛ فعالیتهای واقعی در محیط واقعی برای آنکه فرزند اوقات یا ساعتهای بیکاری کمتری داشته باشد که بخواهد از فضای مجازی و رسانه استفاده کند. بنابراین والدین باید فعالیتهای واقعی بهعنوان جایگزین فعالیت مجازی برای کودکان در نظر گرفته باشند.»
قانون را اجرا کنید؛ محرومیت کارساز نیست!
هر خانهای قوانین و چارچوبهای خودش را در حوزههای مختلف مثل تغذیه، تردد، سبک رفتار و… دارد. سبک و میزان مصرف رسانه هم میتواند یکی از حوزههای قانونگذاری در خانواده باشد.نصیری دربارهٔ قوانین و مقررات خانوادگی در مصرف رسانه میگوید «هر خانواده باید مبتنی بر میزان دسترسی و سن کودک و نوجوان و محیط فرهنگی و تربیتی که تا امروز داشته است، قوانین و مقرراتی را با حضور کودک و با استفاده از نگاه خود کودک تدوین کند و حتماً به آنها پایبند باشد. خطاهای عمده و مؤثر باید تنبیه متناسب با خطا داشته باشد. یکی از آسیبها در این زمینه میتواند این باشد که برای فرزندانمان قوانینی را تعریف کنیم، و در صورت نقض آن قوانین، فرزند با تنبیه یا تاوان مواجه نشود. تکرار این رفتار حتماً آن قوانین را بیاثر میکند و اثرات تربیتی بیشتری هم دارد.»این مدرس رسانه در پایان میگوید «محرومیتهایی که به یکباره متوجه فرزند میکنیم، و معمولاً هم در پی آزادیهای فراوان یا بهتر است بگوییم آزادیهای افسارگسیختهای اتفاق میافتد که خودمان در فضای مجازی به کودکان دادهایم، برای کودک و نوجوان شرایطی را ایجاد میکند تا به غریبهها در فضای مجازی پناه ببرد یا گرفتار اتفاقاتی از جمله قلدری سایبری، آزار و اذیت، اذیتهای جنسی سایبری و… شود و آنها را به والدین خود منتقل نکند. میطلبد که ما رفتار هوشمندانهتری اتخاذ کنیم و کودک را به سمت خودمان هدایت کنیم تا مشکلات و حرفهایش را با ما مطرح کند، نه غریبهها.»
انتهای پیام