مقالات

قیصر! کجایی که غیرتت را بردند!

🔸اغلب فیلم‌های جشنواره فجر امسال علیرغم سردرگمی و پراکنده‌گویی در دو نقطه مشترک هستند: یکی از این نقاط این است که اغلب این آثار به مفهوم واقعی کلمه و از لحاظ #استانداردهای سینمایی اساسا #فیلم نیستند، دوم اینکه به روابط غیراخلاقی و نامشروع در #خانواده‌ها بها می‌دهند. در واقع می‌توان گفت که این دسته از فیلمسازان به‌طور حیرت آوری همانقدر که از مفهوم فیلم و سینما دور شده‌اند، ولع عجیبی در پرداختن روابط به اصطلاح غیرافلاطونی میان زنان و #مردان داستان‌های خود دارند و کنشگران این نوع روابط را درمثبت‌ترین جایگاه فیلم‌هایشان قرار می‌دهند.
🔺در اغلب این فیلم‌ها #غیرت و #تعصب ایرانی به سخره و مضحکه کشیده می‌شود.گویا پس از نزدیک به نیم قرن از فیلمی مانند #قیصر که اساسش بر غیرت و تعصب قرار داشت که در داستانش دختری به دلیل هتک حرمت، #خودکشی می‌کرد، برادر بزرگ برای مقابله جوانمردانه با این آبروریزی و حیثیت برباد رفته، به قتل می‌رسید و برادر کوچکتر به انتقام خون برادر و خواهرش برمی‌خاست، دیگر چنین واژه‌هایی که از عمق #فرهنگ ایرانی/اسلامی می‌آید، در این سینما معنایی ندارد.
🔸همچنانکه سال گذشته در فیلمی به اسم #لاتاری توسط داوران شبه روشنفکر و آوانگارد و البته مدیران جشنواره خشونت طلبی معنا گردید! شاید از نظر آن داوران و مدیران، مردان فیلم‌های ما باید کاملا اخته شده باشند و معنای خیانت هم به «احترام به خواسته همسر» تغییر یابد.
🔸مثلا در فیلم #درخونگاه، همه اعضای یک خانواده به نحوی بر سر پسر بازگشته از ژاپن خود کلاه گذاشته‌اند، از پدر، مادر، خواهر، شوهر خواهر و … در میانه این گردابی که آن خانواده بی‌مسئولیت برای پسر تدارک دیده‌اند، تنها نجات غریق یک «هرجایی» و فاحشه لوطی است!
🔸در فیلم #روزهای_نارنجی، روابط نامعلومی در گذشته میان کاراکتر اصلی فیلم با مردی برقرار بوده که در چیدن پرتقال‌های باغات شمال رقیب او محسوب می‌شود. این موضوع در برخی دیالوگ‌ها رو می‌شود، از جمله سقط یک بچه و سوال رقیب زن از اینکه چرا بعد از آن با یک بچه تهرون ازدواج کرده!
🔸در فیلم #آشفتگی که ادعای فیلم نوآر دارد و یکی از عناصر فیلم نوآر هم «زن اغواگر» به شمار می‌رود، شخصیت اصلی، هم عشق برادر مقتولش را غر زده و هم به همسر یا نامزد خود خیانت کرده، ضمن آنکه همان زن اغواگر هم به شوهر سابق یا امروزی خود خیانت می‌کند، هم به عشق به قتل رسیده‌اش و هم به عشق جدیدش!
🔸در فیلم #جان_دارپدر خانواده، ناغافل هوویی بر سر زن اولش آورده و حالا بر سر وجه المصالحه قرار دادن دخترش در یک گروکشی ناموسی، با همسر اولش درگیر است!
🔸در فیلم #معکوس، بالاخره معلوم نمی‌شود که کاراکتر اصلی فیلم، فرزند کیست؟ پسر فردی که ظاهرا پدرش بوده یا فرزند مردی که بزرگش کرده و عشق اول مادرش ؟!
🔸در فیلم #مسخره_باز هم کاراکتر اصلی، یک بچه سرراهی است که مادرش در یک بحران روحی، رهایش کرده و حالا در رویای بازیگری در یک سلمانی کار می‌کند.
🔸در فیلم #ناگهان_درخت، کاراکتر اصلی به زندان می‌رود و معلوم نمی‌شود زنش یا نامزدش یا عشقش (که ماهیت آن هم روشن نیست!) در مدت زندان وی، کجا به سر برده که حتی به مادرش نیز سر نزده، تا آنجا که در بخشی از فیلم به زبان می‌آید و به همان زن یا نامزد و یا دوست دخترش می‌گوید «چرا برای من باید همیشه مشخص باشد که کجا هستم ولی تو جواب نمی‌دهی که در این مدت کجا بوده‌ای؟»
🔸در فیلم #ایده_اصلی هم که بازار کلاهبرداری و شارلاتانیسم و کازینو بازی و قمار و عرق خوری داغ است دیگر تنها موضوعی که در این میان محلی از اعراب ندارد، روابط اخلاقی و مشروع است و اصلا معلوم نیست کی با کیست! آن هم در یکی از پروژه‌های ساخت و ساز این مملکت! مثل #پالتو_شتری که افراد، زن‌ها را از روی دست هم می‌زنند و یا در #حمال_طلاکه حتی زن نیکوکار و رییس بنیاد خیریه هم برای مرد داستان، مرتب عشوه‌های شتری می‌آید!
🔸در فیلم #بنفشه_آفریقایی نیز زنی با دو شوهر سابق و امروزش زندگی می‌کند و غیرت و تعصب شوهر امروزش را به سخره می‌گیرد. غیرت و تعصبی که در فیلم‌های دیگر نیز هربار به گونه‌ای به مضحکه گرفته می‌شود.

✍️ #دکتر_سعید_مستغاثی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا