عصر جدید؛ از پویایی ملی تا داوری که برنامه را از اَمریکن گات تلنت شدن نجات داد

«عصر جدید» برنامه بسیار چالش برانگیزی است. شروع برنامه با بحث و جدلهای رسانهای و در اغلب موارد در فضای مجازی آغاز شد و با توجه به برنامههای استعدادیابی پرحاشیه و کمبازده، استقبال گسترده از برنامه «عصر جدید» غیرقابل پیشبینی بود. برنامهای که حواشی و پیامدهای آن در فضای مجازی به علاوه نظرات، آرا و انتشار ویدئویهای متنوع برنامه، نشان میدهد عصر جدید به عمق فرهنگ عامه رفته است و ارتباط تنگاتنگ برنامهسازی و ورود آن به فرهنگ عامه (با رصد فضای مجازی) ضرورتی برای بررسی تفصیلی این مجموعه در شمارگان متنوع خواهد شد.
💠خداحافظی علیخانی با غم، قصه و گریه در ماه عسل
«احسان علیخانی» در برنامه «ماهعسل» که به گفتوگو با زوجهای جوان اختصاص داشت، جایگزین فرزاد حسنی شد و در زمان بسیار کوتاهی به تألیف مجدد برنامه پرداخت و «ماهعسلِ» احسان علیخانی شکل گرفت. در واقع در سیر این فرآیند و تغییر «علیخانی» از یک مجری معمولی مثل «فرزادحسنی» تبدیل به یک برنامه ساز حرفهای شد که ساختار برنامه تالیفیاش (ماه عسل) به ساختارهای تعریف شده و روتین تلویزیونی شباهت نداشت. علیخانی با این تجربه گرانبها در ساخت برنامه «ماهعسل» سکاندار تألیف برنامه عصر جدید شد.
« علیخانی» دست به ریسک بسیار بزرگی زد. او باید برنامهای مشابه آنچه تألیف آمریکاییاش بسیار مشهور است و در کشورهای مختلف ساخته شده است را به زبان فارسی و با همان آیتمها تألیف میکرد که این کار با روحیه مولفگرا برنامهسازی چون او در تعارض است. مجری برنامه ماه عسل از آن دست برنامهسازانی است که مسئله «استقلال و هویت» در برنامه سازی مصداق شرف را برای او دارد. او با این چالش مواجه بود که برنامه استعدادیابیاش را به صورتی طراحی کند که در معرض انتقاد از سوی منتقدان پرشمارش قرار نگیرد و برنامهاش را با نمونههای فرنگی مقایسه نکنند.
اما اگر به تلویزیون به چشم تربیون سیاسی صرف نگاه نکنیم و از مخالفتهای جناحی عبور کنیم، شباهت ساختاری در برنامهسازی نمیتواند یک اتهام نقادانه محسوب شود. آمریکاییها پس از سال ۲۰۰۰ وارد بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بزرگی شدند و یازدهم سپتامبر و پیامدهای جنگ عراق و افغانستان پس از آن شوک بزرگی برای شهروندانش بود که با نشاط اجتماعی رسانهای و مدیایی این التهاب را در بدنه جامعه آمریکایی ترمیم کردند.
تقلب انتخاباتی آشکار سال ۲۰۰۰، خداحافظی سناتور محبوب الگور، دوران پرتنش ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، یازدهم سپتامبر، جنگ عراق و افغانستان، دیکتاتوری محض دیک چینی و…، ضریب نشاط اجتماعی را در ایالات متحده بسیار کاهش داد. آمریکاییها علی رغم اینکه صنعت سینمای بسیار بزرگ و نشاط آوری دارند، اما انتقال نشاط اجتماعی از طریق سینما، مثل گذشته میسر نبود.
پس از سال ۲۰۰۰ تلویزیون نقش بسیار پراهمیتی در فرهنگ آمریکایی بازی کرد و برنامههایی استعدادیابی طراحی بزرگی برای باور کردن انگیزشهای اجتماعی در همین دوران بود. به همین دلیل سریالسازی در فرهنگ آمریکایی وارد رقابت با صنعت سینما ش. صنعت «سریال سازی» با مجموعه گمشدگان در سال ۲۰۰۴ دگرگون و احیا شد. سریال دوستان، ۲۴ و کمی بعدتر فرار از زندان به اضافه شوءهای تک نفره اپرا وینفری و انواع و اقسام مسابقات استعدادیابی، جایگاه از دست رفته تلویزیون را احیا کرد و نشاط وسیع و گستردهای را در دهه نخست سال ۲۰۰۰ علی رغم بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ به بدنه جامعه آمریکایی تزریق کرد.
عصر جدید بسیار پرشتاب آمد و خیلی سریع به یکی از برنامههای طراز تلویزیون تبدیل شد. عصر جدید وجه دراماتیک و اثر گذاری دارد و صحنه نمایش سیما بزرگتر، و مردم به ماهو مردم ایران (سراسر ایران) در آن حضور دارند. مؤلفه مهم «حضور مردمی»، چند خاصیت مهم و متعالی دارد که در خود بدنه سازمان صدا و سیما و انحصارگرایی را به سرعت دفع میکند.
💠رزمایش اقوام در برنامه عصر جدید برای دفاع از مرزهای میهن
عصر جدید فضای تک قطبی سیما را ارتقا میدهد و با استعدادناب تیراندازی لری آشنا میشویم که تفنگ پدری را برای سوراخ کردن قلب دشمن آماده نگاه داشته است و یک چوپان ساده است. عصر جدید به استانهای دورافتادهتر سرک میکشد و از تهرانیزه شدن از همان شروع برنامه پرهیز میکند و این قوم چهل تکه و چهل پاره بر گربه پشت خمیده ایران، خودش را در یک رقابت بزرگ میکند.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: مردم، همانند معادنی از طلا و نقره هستند ونسلهای جوان و نوجوان از اقصینقاط میهن به بزرگترین مسابقه استعدادیابی ایران میآیند تا استعدادها و رکوردهای گینسیِ خود را به شهدای مدافع حرم تقدیم کنند، از دفاع مقدس بگویند، به امام رضا (ع) توسل کنند و راوی تلاش برای عزتمندی پرچم مقدس ایرانشان باشند، مثل جوان و نوجوان افغان که حضور خود را در این رقابت به هم باشگاهی شهید خود تقدیم میکنند.
💠سید بشیر حسینی «عصر جدید» را از اَمریکن گات تلنت شدن نجات داد؟
اشکال جزئی عصر جدید و حواشی مربوط به این برنامه در آغاز برنامه متمرکز روی موضوع داوران است.
🔆خیلیها با حضور #آریا_عظیمینژاد مخالف هستند و با انتشار گیتارنوازی او کنار شادمهر عقیلی، در کلیپهایی که شبکه جهانی جام جم سیما در اوایل دهه هشتاد تولید کرده، سعی دارند برای او حاشیه ایجاد کنند. آریا عظیمینژاد کم حاشیهترین موزیسین و آهنگساز کشورمان است. آهنگسازی که با ساخت موسیقی سریال ماندگار پایتخت، بر شهرتش افزوده شد. در سابقه او هیچ موضوعگیری رادیکالی وجود ندارد و یکی از بیحاشیهترین هنرمندان کشور است. از سوی دیگر با توجه به درخواست مخاطبان برای فعالیت موسیقیایی حضور یک آهنگساز در جمع داوران کاملاً ضروری است. از قضا عظیمی نژآد در حوزه موسیقی، متمرکز روی موسیقی اقوام است که این مؤلفه در برنامه «عصر جدید» برجسته شد. اما آریا مثل سایر داوران از حواشی مصون نیست و دکمه قرمز او تبدیل به یک حاشیه در فضای مجازی میشود.
🔆#امین_حیایی از بیحاشیهترین هاست که پس از حضور در یک فیلم سینمایی خاص، برایش حواشی فراوانی ساختند. متأسفانه وقتی امین در مسابقه خندوانه حضور پیدا کرد، این حاشیهها ادامهدار شد. این حواشی مردمی نیست و هواداران یک حزب خاص، همچنان پای کار هستند تا برای حیایی، فقط برای حضور دریک فیلم، حاشیه بسازنند، اما میزان محبوبیت حیایی در عصر جدید عیان شد و این برنامه نشان داد، سلیقه مردم فراتر از نظر یک جناح خاص است، اما برای امین حیایی نیز مثل آریا عظیمینژاد با هر دکمه قرمز، یک پست منفی میگذارند. غافل از اینکه چراغ سفید و قرمز خاصیت بزرگ این برنامه است.
🔆#رؤیا_نونهالی هم از آن دسته چهرههایی است که با حاشیه هیچ نسبتی ندارد و زندگی حرفهای کاملاً آرامی دارد اما یکی از داوران قاطع این برنامه است و هجمه علیه این داور در فضای مجازی، سبب تعدیل مواضع اخیر او شده است.
🔆اما جنجالیترین چهره هیأت داوران «#سید_بشیر_حسینی» است. تئوریسن بیحاشیه و متفکری که در یک تکاپوی عجیب مجازی، حواشی عجیب و غریبی برایش ساختند و به صورت بیشرمانه، محیط خصوصی و خانوادگی او را عمومی کرده و در موردش نظر میگذاشتند و…..
💠اهدای کارت طلایی سید بشیر حسینی به اوس پارسا
مستقل از این هجمههای بزرگ، در طول برنامه ویژگیهایی از بشیر حسینی عیان میشود، از او اظهارنظرهایی در مورد حاضران و استعدادهایشان میشنویم که حضورش را در این برنامه تثبیت میکند. در مقدمه این متن به بازسازی «امریکاز گات تلنت« America’s Got Talent در قالب عصرجدید اشاره شد. ویژگی بزرگ «سیدبشیر حسینی» در میان هیأت داوران این است که برنامه را از «اَمریکن» شدن نجات میدهد. در امریکاز گات تلنت، شاخصه بزرگ برنامه در داوری ضریب هنر و سرگرمی است و به همین دلیل مؤلفههای آنالیز استعداد در رأی داوران با سواد رسانهای مدرن نسبتی پیدا نمیکند.
بشیر حسینی به افزایش این شاخصه کمک شایانی میکند. وقتی به سرگرمی ساز صرف بسنده کنیم و شاخصههای فرهنگ عامه را در قضاوت کنار بگذاریم، عصر جدید امریکن گات تلنت میشود و بشیر حسینی به عنوان یک معلم متفکر و آنالیزور، خلأ موجود در این برنامه را در مقام داور به خوبی پر میکند. نوعی آگاهی رسانی در داوری بشیر حسینی غیر از محاسبات هنری و استعداد وجود دارد که فراتر از سواد آکادمیک و قضاوت هنر برای هنر، استعداد برای استعداد است و ضریب داوریها را سیال و پویا میکند.
هر قسمتی که از برنامه عصر جدید میگذرد این برنامه وارد فاز تازهتری میشود، پویایی ملی و بومیتری پیدا میکند. شاخصههای و طراز استعدادیابیاش افزایش پیدا میکند و باید منتظر ماند و دید، طراوات برنامه آیا همچنان حفظ خواهد شد؟ آیا تیم سازنده میتوان هیجان شکل گرفته و ساختاری تألیف شده را حفظ کنند؟ آنچه تا امروز در قالب این برنامه پخش شده، پیشرو، ارزنده، ملی، ایرانی و بومی بوده و امید حفظ رویه و بالندهتر شدن، انتظار چندان زیادی نیست.