آیا مرگ مطبوعات آغاز شده است؟

سال ۹۸ با اخراج برخی خبرنگاران و همچنین گرانی مطبوعات آغاز شد. اتفاقهای ناخوشایندی که ممکن است آیندهای تاریک برای رسانههای مکتوب ایرانی را ترسیم کند؛ اما آیا این اتفاقات خبر از مرگ رسانهها و روزنامههای ایرانی میدهد؟!
«گفتند بروید خانه اسم شما در لیست کارمندان تعریفنشده است؛ بعد از ۱۰ سال سابقه کار این آخرین حرفی بود که در آغاز سال نو به ما زدند اما مگر بدتر از این هم میشود؟! درست است که ما خبرنگاریم و کار برایمان زیاد است اما اخراج خبرنگاران همشهری همهجا پرشده است و ناراحتی ما از این است که چرا زودتر به ما نگفتند تا ما فکری به حال خودمان بکنیم!» اینها صحبتهای یکی از خبرنگاران همشهری است که بعد از ۱۰ سال کار، بیکار شده است؛ اما تعدیل نیرو تنها مربوط به روزنامه همشهری نمیشود و این مسئله در رسانهها و روزنامههای متعددی در حال رخ داد است. از طرفی گرانی کاغذ هزینههای مطبوعات را دوچندان کرده و روزنامههای متعددی از کیهان تا اعتماد مجبور شدند روزنامه خود را گران کنند. گرانی که در اوضاع اقتصادی فعلی ممکن است منجر به حذف مطبوعات از سبد خانوادههای ایرانی شود. آیا این اتفاقات خبر از فرار رسیدن زمان مرگ مطبوعات میدهد؟
معصومه نصیری قائممقام انجمن سواد رسانه در پاسخ به این سؤال به تبیان میگوید: «رسانه نمیمیرد بلکه مدل و نوع کنشش بر اساس مقتضیات دنیای مدرن با مخاطب تفاوت پیدا میکند بنابراین بخشی از تعدیل نیروها در رسانه مربوط به وضعیت اقتصادی حاکم بر رسانهها میشود که البته این مسئله برای ادامه حیات رسانه مخصوصاً روزنامه از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه مخاطب هم باید روزنامه را خریداری کند و او هم مجبور است به دلیل شرایط اقتصادی روزنامه را از سبد خرید خانوار حذف کند لذا روزنامهها نمیتوانند درآمدی کسب کنند و این پروسه یکجایی ازهمگسسته میشود؛ ناگزیر شرایط اقتصادی در تعدیل نیروها و در بحث کارکرد رسانهای تأثیرگذار است و نباید از آن غافل شد.»
نصیری ادامه می هد: «در دنیای شبکهای و دنیایی که مخاطب روزانه با هزاران پیامهای خبری، تبلیغاتی، رسانهای و… مواجه است ناخودآگاه مدل رسانههای نوظهور بر کارکردهای رسانهای تأثیرگذار است. ممکن است اقبال به روزنامههای چاپی و کاغذی کم باشد اما اگر همین روزنامهها در قالب اینترنتی بروز و ظهور داشته باشند، این اتفاق را نمیتوانیم بهعنوان مرگ یاد کنیم، کما اینکه ما اساساً در کشور با خواندن، به مفهوم اینکه چیزی را بهعنوان کاغذ یا کتاب دستمان بگیریم، مشکلداریم و ترجیح میدهیم با روشهای سادهتر در معرض اخبار قرار بگیریم لذا دنیای شبکهای و شکلهای نوین رسانهای در اینکه اقبال به نشریات مکتوب کمتر شود تأثیرگذار هستند و افراد ترجیح میدهند اخبار را درگوشی موبایل خود دریافت کنند.»
قائممقام انجمن سواد رسانه در پاسخ به این سؤال که آیا فقط رسانههای مکتوب از سبد مردم حذف شدند یا باقی رسانهها هم به این مشکل دچار شدهاند» به تبیان میگوید: «اساساً نوع نگاه مردم به بقیه رسانهها تغییر پیدا نکرده است؛ هنوز هم رسانههای داخلی برای مردم مرجع هستند. در هزاره سوم شما با مخاطبینی روبرو هستید که میخواهند محتوا را کوتاه، سریع، جذاب و جدید دریافت کنند لذا مخاطب ترجیح میدهد کمترین انرژی را صرف کند برای اینکه بیشترین محتوا را دریافت کند به همین دلیل بیشتر از آنکه به سراغ رسانههای مکتوب برود سعی میکند اخبار را از طریق رسانههای شبکهای دریافت کند؛ نکتهای که وجود دارد این است که حتی اگر مخاطب روزنامه نخرد اما اگر صفحه اول روزنامهای را در سایتی ببیند آن را نگاه میکند؛ این نشان میدهد که مخاطب به دنبال این است که در کوتاهترین زمان، دقیقترین محتوا را دریافت کند لذا اگر رسانه نتواند بیشترین و دقیقترین محتوا را به مخاطب بدهد، شکست خواهد خورد.»
این کارشناس رسانه با اشاره به طرفداران رسانهها در برخی حوزههای خاص؛ میگوید: «ما در حوزه مکتوبات، روزنامهها و فصلنامههای پرطرفداری داریم که آنقدر تحلیلها و محتویات جذابی دارند که مخاطب آنها را خریداری میکند؛ این نشاندهنده این است که صد در صد هم نمیتوان گفت که مکتوبات برای مردم اهمیتش را ازدستداده است اما مکتوبات در مقایسه با سایر رسانهها از توجه کمتری برخوردار است.»
نصیری به ارائه ایده و راهکار در خصوص احیای رسانه میپردازد و میگوید: «امروزه بحث «شهروند خبرنگارها» بر مباحث رسانهای تأثیرگذار هستند کما اینکه گاهاً همین شهروند خبرنگاری میتواند حواشی را برای اطلاعرسانی دقیق ایجاد کند؛ بنابراین روزنامهها برای جذب مردم باید نقطه قوت و امتیازی را ایجاد کنند؛ روزنامه، دیگر باید شکل تولید محتوا را تغییر دهد و بافاصله گرفتن از اخبار به سمت تحلیل اخبار حرکت کند؛ در غیر این صورت مخاطب کماکان همین عدم اقبال نسبت به نشریات را خواهد داشت. رسانههای آنلاین (خبرگزاریها و…) هم باید سرعت، دقت و شفافیتشان را بالا ببرند؛ گاهاً عدم ورود به هنگام رسانههای آنلاین و مکتوب باعث میشود تا شهروند خبرنگارها شایعاتی را گسترش دهند و بعد از شایعهپراکنی آنوقت رسانههای خبری باید تلاش کنند تا آن شایعات را رفعورجوع کنند بنابراین تغییر و بهروزرسانی شیوههای اطلاعرسانی چه در رسانههای مکتوب و چه در حوزه رسانههای آنلاین اهمیت دارد و باید متناسب با ویژگیهای دنیای جدید باشد.»
نصیری اشاره میکند: «میزان اطلاعاتی که انسان قرن حاضر در طول یک روزدریافت میکند برابر کل اطلاعاتی است که انسان قرن هجدهم در تمام عمرش دریافت میکرده است؛ حال اگر بتوانیم این حجم اطلاعات را ساماندهی و بر اساس استراتژیهای مدونی که خروجی اتاقهای فکر تخصصی و حرفهای باشد، داشته باشیم قاعدتاً در عرصه رسانهای موفق خواهیم بود؛ در غیر این صورت خیلی نمیتوان امیدوار صد در صد بود تا اوضاع رو به سامان باشد.»