مقالات

آقای هاشمی! هجوفروشی و سطحی کردن ذائقه مخاطب خیانت است

معصومه نصیری ـ پژوهشگر سواد رسانه ای

درد را از هر طرف بخوانیم درد است! تفاوتی نمی‌کند مهناز افشار باشد یا سیدجواد هاشمی… #سبلریتی‌ها این روزها گویا خودشان را به خواب زده‌اند. انسان خواب را می‌شود بیدار کرد اما کسی که خودش را به هر علتی به خواب زده باشد را نمی‌شود بیدار کرد.

سیدجواد هاشمی شب گذشته میهمان در «تب تاب» اظهارنظرهای عجیبی داشت. او عنوان کرد ممیزی را قبول ندارد و سینماگر خودش خانواده دارد و می داند چه می‌سازد و عجیب تر اینکه در مقام قیاس فیلمنامه ها با قرآن برآمده و می‌گوید آیا قرآن عریان حرف نزده است و…
بگذریم از اینکه بر اساس همان قرآن که مورد اشاره شماست و البته بسیاری از احادیث معتبر، انسان نباید هر چیزی را ببیند و بشنود. در بسیاری در آیات قرآن درباره لهو، لعب و لغو مواردی گوشزد شده است.

و اما نکات قابل تامل:
شاخص قابل قبول بودن یک اثر هنری برای هر شخص یا جامعه ای متفاوت است اما برخی از مواقع بخش اعظم یک گروه یا جامعه بر این باورند که اثر هنری خاصی غیرقابل تحمل بوده و توهین آمیز است. در میان انواع مختلف هنر، فیلمسازی یک هنر نوپا به شمار می آید که به سرعت محبوبیت و توسعه پیدا کرده و به یک صنعت میلیارد دلاری تبدیل شده است. به همین دلیل سالانه فیلمسازان سراسر جهان سعی می کنند در این صنعت پویا و انتفاعی شیرجه زده و با تصویرسازی های خاص خود هم تماشاگران را مبهوت خود کرده و هم از لحاظ مالی خود را به سطح بالایی برسانند.

در مسیر ساخت فیلم، تصمیماتی که توسط کمپانی های ساخت فیلم و بخصوص کارگردانان گرفته می شود می تواند به بحث ها و مناقشات بسیاری در زمان اکران فیلم منتهی شود و حتی در برخی موارد نادر تصاویری که آن ها در اثر هنری خود به نمایش می گذارند شدیداً #غیرمناسب و #توهین‌آمیز تلقی شده و از به نمایش درآمدن فیلم به صورت عمومی بدستور مراجع ذیصلاح جلوگیری شود. این موضوع، مساله ای مسبوق به سابقه در دنیا بوده است.
فیلم هایی از جمله تولد یک ملت، همایش در شهر، اکستازی، صورت زخمی، وسواس، ماه آبی است و…و بسیاری دیگر از مثال ها وجود دارد که یک فیلم بنا به دلایل مطروحه در راستای فرهنگ و چارچوب های جامعه اش نبوده و بیشتر از اینکه در خدمت #فرهنگ باشد در خدمت #اقتصاد بوده است.
دلیل اصلی برای ممنوع شدن نمایش چنین فیلم هایی از درج شدن تصاویر مستهجن، داشتن پیام های نژادپرستانه و یا نشان دادن واقعیتی طبیعی اما ناخوشایند بوده که باعث شده اعلام شود آن ها خطوط قرمز را زیر پا گذاشته و نمایششان برای همیشه ممنوع اعلام شود.

نکته غم‌انگیز و تامل برانگیز این است که سیدجواد هاشمی که اکثر آثارش در ژانر مذهبی است در مقام مقایسه بین فیلمنامه و قرآن کریم برآمده و در عین حال به گونه ای وانمود می‌کند که مساله ممیزی مربوط به پس از انقلاب بوده است و این در حالی است که اولین قانون مدون نظارت آثار سینمایی در ایران به سال ۱۳۰۹ و لایحه نمایش ها و سینماها بازمی گردد: که بر اساس آن هر سینما مکلف است مدیر مسئول تعیین و کتباً به شعبه معارف بلدیه معرفی کند. هر قسمت از فیلم را که بلدیه منافی اخلاق و عفت بداند قطع نموده، با حضور مدیر سینما در قوطی گذارده، لاک و مهر کرده، در مقابل رسید کتبی تحویل و تسلیم مشارالیه خواهد شد( از کتاب تاریخ سینمای ایران ـ مسعود مهرابی)

در سال ۱۳۲۹ شمسی آیین نامه مفصلی برای سینماها و مؤسسات نمایشی ارائه می شود. ماده ۵۵ این آیین نامه ۱۵ مورد مشخص موارد ممنوعه در فیلم ها را اعلام می کند. در سال ۱۳۴۷ قاعده جدیدی با عنوان آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید تدوین می شود که شورایی مرکب از کارشناسان سیاسی و هنری بر آن نظارت می کنند. برخی موارد این آیین نامه به این ممنوعیت ها اشاره دارد:
اهانت به توحید پروردگار و ادیان و کتب آسمانی و پیغمبران و مقدسان و مقدسات و ائمه اطهار
اهانت به دین مبین اسلام و کیش شیعه اثنی عشری
هتک حرمت و اهانت به مذهب ومعتقدات اقلیت های مذهبی
اسائه ادب نسبت به مقام شامخ سلطنت و خاندان جلیل او
اهانت نسبت به مقام های دولتی اعم از کشوری و لشکری
صحنه هایی که حاکی از سوءقصد علیه رئیس و اعضای یک دولت بوده و قصد تحریک در آن آشکار باشد
صحنه هایی که حاکی از شورش علیه نیروهای انتظامی و امنیتی و دفاعی باشد
تبلیغ برای هرگونه مراسم و مسلکی که به موجب قوانبن و مقررات کشور ایران غیرقانونی باشد
ارائه مناظر جزئیات روابط جنسی
به کاربردن عبارات و اصطلاحات و اصوات وقیح و رکیک
نشان دادن مناظر مخروبه و افراد پاره پوش به منظور تخفیف حیثیت ایران
صحنه هایی که در آن جزئیات یک قتل نشان داده شود…

و اما جناب آقای سیدجواد هاشمی!
هر موضوعی را صرف اینکه نویسنده و کارگردان خودش خانواده دارد و می‌داند نمی‌توان نوشت و اجرا کرد و گفت انشاالله که خیر است.

سینما باید در خدمت فرهنگ و ارتقای سطح فکر و شعور مخاطب باشد نه تنزل دهنده ذائقه مخاطب و عادت دادن او به هجویاتی که شما و بسیاری دیگر حاضر نیستید با فرزندانتان آنها را تماشا کنید.

وقتی گیشه مهمتر از مخاطب می‌شود در یک هفته منتهی به برداشتن رحمان ۱۴۰۰ از پرده سینما، شاهد درج رده بندی سنی روی آگهی ها هستیم و بسیاری فیلم را همراه فرزندانشان در سینما دیدند. فیلمی که به قول شما کارگردان خودش هم خانواده دارد و حالی اش هست و نباید دست سینماگران را بست و…

جناب آقای سیدجواد هاشمی! توسل به شوخی های جنسی برای فروش محتوا و شادی آنی مخاطب و سکوت در برابر این هجوفروشی به بهای سطحی کردن ذائقه مخاطب خیانتی است که باید در برابرش پاسخگو بود نه اینکه با افتخار از آن یاد کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا